امام على (عليه السلام) در گفتارى فرمود: گناهان بر سه گونه اند: گناه بخشودنى و گناه نابخشودنى و گناهى كه براى صاحبش ، هم اميد بخشش داريم و هم ترس از كيفر.
سپس فرمود: اما گناهى كه بخشيده است ، گناه بنده اى است كه خداوند او را در دنيا كيفر مى كند و در آخرت كيفر ندارد. در اين صورت خداوند حكيم تر و بزرگوارتر از آن است كه بنده اش را دو بار كيفر كند.
اما گناهى كه نابخشودنى است ، حق الناس است يعنى ظلم بندگان نسبت به همديگر كه بدون رضايت مظلوم بخشيده نمى شود. و اما نوع سوم ، گناهى است كه خداوند آن را بر بنده اش پوشانده ، توبه را نصيب او نموده است ، و در نتيجه آن بنده هم از گناهش هراسان است و هم اميد به آمرزش پروردگارش دارد، ما نيز درباره چنين بنده اى ، هم اميدواريم و هم ترسان . (بحار الانوار، ج6، ص29)[1]
ملاك كبيره (بزرگ) بودن گناه:
در قرآن مجيد و كلام معصومين (عليهم السلام) كليه اعمالى كه گناه محسوب مىشود، بيان گرديده است ، منتهي كبيره بودن گناه، پيرو ملاك هايي است.
در كتاب تحرير الوسيله امام خمينى قدس سره پيرامون معيار گناهان كبيره ، چنين آمده است
1- گناهانى كه در مورد آنها در قرآن يا روايات اسلامى وعده آتش دوزخ ، داده شده باشد.
2- از طرف شرع ، به شدت ، از آن نهى شده است .
3- دلايلي وجود دارد كه معلوم مي شود آن گناه ، بزرگتر از بعضى از گناهان كبيره است .
4- عقل ، حكم كند كه فلان گناه، كبيره است .
5- در ذهن مسلمينِ پاى بند به دستورات الهى ، چنين تثبيت شده كه فلان گناه ، از گناهان بزرگ است .
6- از طرف پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) يا امامان (عليهم السلام) در خصوص گناهى تصريح شده كه از گناهان كبيره است .
(برخي از فقها تعزير را نشانه كبيره بودن گناه مي دانند كه در اين صورت استمنا نيز از گناهان كبيره محسوب خواهد شد ، زيرا در روايتي آمده است كه امام علي (عليه السلام) با زدن روي دست، شخص مستمني را تعزير فرمودند.)
البته گناهان كبيره نيز همه در يك سطح نيستند. بعضى بدون توبه بخشيده نمىشوند، مانند «شرك» و «قتل نفس» و برخى بدون توبه و تحت شرايطي و در اثر انجام كارهاي نيك ممكن است مشمول مغفرت گردند.
فهرست گناهان كبيره:
روايات متعددى از ائمّه اطهار (عليهم السلام) به ما رسيده كه بيانگر تقسيم گناهان به كبيره و صغيره است ، ودر كتاب اصول كافى يك باب تحت عنوان" باب الكبائر" به اين موضوع اختصاص يافته كه داراى 24 حديث است .
در روايت اوّل و دوّم اين باب ، تصريح شده كه گناهان كبيره ، گناهانى را گويند كه خداوند، دوزخ و آتش جهنم را بر آنها مقرر نموده است .
در بعضى از اين روايات (روايت سوم و هشتم )، هفت گناه به عنوان گناه كبيره ، و در برخى از روايات (روايت 24) نوزده گناه به عنوان گناهان كبيره ، شمرده شده است .
گرچه هر گناه ، چون مخالفت فرمان خداى بزرگ است ، سنگين و بزرگ است، ولى اين موضوع منافات ندارد كه بعضى از گناهان نسبت به خود و آثارى كه دارد، بزرگتر از برخى ديگر باشد، و به گناهان بزرگ و كوچك تقسيم گردد.
گناهان كبيره در كلام امام صادق) عليه السلام):
عمروبن عبيد يكى از علماى اسلام ، به حضور امام صادق (عليه السلام) آمد، سلام كرد و سپس اين آيه را خواند: نيكوكاران كسانى هستند كه از گناهان بزرگ ، و زشتى پرهيز مى كنند. (شوري، 38)
سپس سكوت كرد و دنبال آيه را نخواند؛ امام صادق (عليه السلام) به او فرمودند: چرا سكوت كردى ؟! او گفت : دوست دارم ، گناهان كبيره را از كتاب خداوند بدانم .
آنگاه امام صادق (عليه السلام) گناهان كبيره اى را كه در قرآن آمده بيان نمودند:
1- بزرگترين گناهان كبيره ، شرك به خدا است : قرآن مى فرمايد كسي كه براى خدا، شريك قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام مى كند. (مائده، 72 )
2- نااميدى از رحمت خدا: هيچ كس جز كافران از رحمت خدا، نوميد نگردد. (يوسف،87)
3- ايمنى از مكر (عذاب و مهلت ) خدا: از مكر خدا ايمن نشود، مگر مردم زيان كار. ( اعراف، 99)
4- عقوق (و آزار) والدين : چنان كه قرآن از زبان عيسى (عليه السلام) مى فرمايد: خدا دستور داده كه به مادرم نيكى كنم و مرا زورگوى تيره بخت قرار نداده است . (مريم، 32)
5- كشتن انسانِ بى گناه : و هر كس فرد با ايمانى را از روى عمد، به قتل برساند مجازات او، دوزخ است كه جاودانه در آن مى ماند، و خداوند بر او غضب مى كند و از رحمتش دور مى سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است . (نساء، 93)
6- نسبت نارواى زنا به زن پاكدامن : كسانى كه زنان پاكدامن و بى خبر (از هر گونه آلودگى ) و با ايمان را متهم مى سازند، در دنيا و آخرت ، از رحمت الهى بدورند، و عذاب بزرگى در انتظارشان است . (نور، 23)
7- خوردن مال يتيم: همانا كسانى كه اموال يتيمان را مى خورند، آنها در شكم هاى خود، آتش فرو مى برند و بزودى در آتش سوزان مى سوزند. ( نساء، 10)
8- فرار از جبهه جهاد: و هر كس در آن هنگام (جنگ ) به آنها پشت كند مگر در صورتى كه هدفش ، كناره گيرى از ميدان براى حمله مجدد و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان ) بوده باشد (چنين كسى ) گرفتار خشم پروردگار خواهد شد، و جايگاه او جهنم ، و چه بد عاقبتى است . ( انفال، 16)
9- ربا خوارى: كسانى كه ربا مى خورند، بر نمى خيزند مگر مانند كسى كه شيطان باتماس خود، او را همچون ديوانه ، آشفته حال كرده است . ( بقره، 275)
10- سحر و جادو: قطعا دانستند كه هر كس خريدار جادو شود، در آخرت ، بى بهره خواهد بود. ( بقره، 102)
11- زنا: هر كس كه زنا كند، مجازاتش را خواهد ديد، عذاب چنين كسى در قيامت ، مضاعف گردد و با خوارى ، هميشه در آن خواهد ماند. ( فرقان، 68)
12- سوگند دروغ براى گناه : كسانى كه پيمان خود با خدا و سوگندهاى خود را به بهاى اندك مى فروشند، در آخرت ، بى بهره اند. (آل عمران، 77)
13- خيانت در غنايم جنگى : و هر كه در غنيمت جنگى ، خيانت كند، روز قيامت با آنچه خيانت كرده بيايد. ( آل عمران، 161)
14- نپرداختن زكات واجب : در آن روز) طلاها و نقره ها را) در آتش دوزخ داغ و سوزان كرده و با آن صورت ها و پهلوها و پشت هايشان را داغ مى گذارند. ( توبه، 35)
15- گواهى به دروغ ، كتمان : و هر كس گواهى دادن را پنهان كند، قلبش گنهكار است . ( بقره، 283)
16- شراب خوارى : اى كسانى كه ايمان آورده ايد، شراب و قمار و بت ها و تيرهاى قرعه پليدند و از عمل شيطانند. پس از آنها دورى كنيد باشد كه رستگار شويد. ( مائده، 90)
17- ترك نماز يا واجبات ديگر بطور عمد، زيرا پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) فرمود: هر كس عمدا نماز را ترك كند از پيمان خدا و رسول خدا بيزارى جسته است . (بحار الانوار، ج47، ص17)[2]
18و19- پيمان شكنى و قطع رحم ، چنانكه خداوند مى فرمايد: براى آنانكه (پيمان را مى شكنند و قطع رحم مى كنند) لعنت و خانه بد در آخرت ، است. (رعد، 25)
امام صادق (عليه السلام) به اينجا كه رسيد، عمروبن عبيد در حالى كه از شدت ناراحتى ، شيون مى كشيد از محضر آن حضرت خارج شد و مى گفت: به هلاكت رسيد آنكس كه به راءى ، فتوا داد، و در فضل و علم با شما، ستيزكرد. (بحارالانوار، ج76، ص 8)
امام خميني (رض) در كتاب تحرير الوسيله مى گويد: گناهان كبيره ، بسيار است ، بعضى از آنها عبارتند از:
1- نا اميدى از رحمت خدا. 2- ايمن شدن از مكر خدا. 3- دروغ بستن به خدا يا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و يا اوصياى پيامبر عليهم السلام4- كشتن نا بجا.
[1] . ان الذنوب ثلاثة ... فذنب مغفور و ذنب غير مغفور و ذنب نرجو لصاحبه و نخاف عليه... .
[2] . من ترك الصّلاة متعمّدا فقد بَرى من ذمّة اللّه و ذمّة رسول اللّه.
@#@ 5- عقوق پدر ومادر6- خوردن مال يتيم از روى ظلم . 7- نسبت زنا به زن با عفت . 8- فرار از جبهه جنگ با دشمن . 9- قطع رحم . 10- سحر و جادو. 11- زنا. 12- لواط. 13- دزدى . 14- سوگند دروغ . 15- كتمان گواهى . (در آنجا كه گواهى دادن واجب است ) 16- گواهى به دروغ . 17- پيمان شكنى . 18- رفتار بر خلاف وصيّت . 19- شرابخوارى . 20- رباخوارى . 21- خوردن مال حرام . 22- قمار بازى . 23- خوردن مردار و خون . 24- خوردن گوشت خوك . 25- خوردن گوشت حيوانى كه مطابق شرع ذبح نشده است . 26- كم فروشى . 27- تعرّب بعد از هجرت . يعنى انسان به جايى مهاجرت كند كه دينش را از دست مى دهد. 28- كمك به ستمگر. 29- تكيه بر ظالم . 30- نگهدارى حقوق ديگران بدون عذر. 31- دروغگويى . 32- تكبر. 33- اسراف و تبذير. 34- خيانت . 35- غيبت . 36- سخن چينى . 37- سر گرمى به امور لهو. 38- سبك شمردن فريضه حج . 39- ترك نماز. 40- ندادن زكات . 41- اصرار بر گناهان صغيره.
از اين ميان شرك به خدا و انكار آنچه را كه خداوند دستور داده ، و دشمنى با اولياى خدا، از بزرگترين گناهان كبيره است. همانگونه كه بيان شد طبق فتواى امام خمينى قدس سره گناهان كبيره ، بسيار است و آنچه در بالا ذكر شد قسمتى از آنها است ، مثلا توهين به كعبه و قرآن و پيامبر( صلّى اللّه عليه و آله) و امامان (عليهم السلام) يا ناسزا گفتن به آنها و بدعت گذارى و.... از گناهان كبيره است .
موارد تبديل گناه صغيره به كبيره:
از آيات و روايات استفاده مى شود كه در چند مورد، گناه صغيره ، تبديل به كبيره شده و حكم گناهان كبيره را پيدا مى كند از جمله :
اول. اصرار بر صغيره:
تكرار گناه صغيره ، آن را تبديل به گناه كبيره مى كند، و اگر انسان حتى يك گناه كند، ولى استغفار نكند، و در فكر توبه هم نباشد، اصرار به حساب مى آيد. صغيره همچون نخ نازك و باريكى است كه اگر تكرار شود، طناب و ريسمان ضخيمي مى گردد كه در اين صورت پاره كردنش مشكل است
قرآن درباره ى پرهيزكاران مى فرمايد: آنان آگاهانه بر گناهانشان ، اصرار نورزند. (آل عمران، 135)
امام باقر (عليه السلام) در شرح اين آيه فرمود: اصرار، عبارت از اين است كه كسى گناهى كند و از خدا آمرزش نخواهد و در فكر توبه نباشد.
اميرمؤمنان على (عليه السلام) فرمود: از اصرار بر گناه بپرهيز، چرا كه از بزرگترين جرايم است. (مستدرك الوسايل،موسسه آل البيت، ج11، ص368)[1]
از گناهان كوچك غافل نشويم:
امام صادق (عليه السلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) همراه ياران (در سفرى ) در سرزمين بى آب و علفى فرود آمد، به يارانش فرمود: ائتوابحطب ، هيزم بياوريد كه از آن آتش روشن كنيم تا غذا بپزيم . ياران عرض كردند: اينجا سرزمين خشكى است و هيچگونه هيزم در آن نيست !. رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) فرمود: برويد هر كدام هر مقدار مى توانيد جمع كنيد آنها رفتند و هر يك مختصرى هيزم يا چوب خشكيده اى با خود آورد و همه را در پيش روى پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) روى هم ريختند، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اين گونه گناهان ، روى هم انباشته مى شوند.
سپس فرمود: ايّاكم و المحقّرات من الذّنوب از گناهان كوچك بپرهيزيد كه همه آنها جمع و ثبت مى گردد. ...( اصول كافي، ج2، ص 288 ) امام صادق عليه السلام فرمود: لا صَغيرة مع الاِصرار در صورت اصرار، گناه صغيره اى نباشد. ( بحار الانوار، ج 8، ص 352)
دوم . كوچك شمردن گناه:
كوچك شمردن گناه ، آن را به گناه بزرگ تبديل مى كند، براى روشن شدن موضوع ، به اين مثال توجه كنيد:
اگر كسى سنگى به سوى ما پرتاب كند، ولى بعداً پشيمان شده و عذرخواهى كند، ممكن است او را ببخشيم ، ولى اگر سنگ ريزه اى به ما بزند، و در مقابلِ اعتراض بگويد: اين كه چيزى نيست ، بى خيالش . او را نمى بخشيم ، زيرا اين كار، از روح استكبارى او پرده برمى دارد و بيانگر آن است كه او گناهش را كوچك مى شمرد. به اين روايات توجه كنيد:
امام حسن عسكرى (عليه السلام) فرمود: از گناهان نابخشودنى اين است كه انسان بگويد: كاش مرا به غير از اين گناه مجازات نكنند؛ يعنى آن گناهِ مورد اشاره را كوچك بشمرد. ( بحارالانوار، ج50، ص250)
اميرمؤ منان على (عليه السلام) مى فرمايد: بدترين گناهان ، آن است كه صاحبش آن را كوچك بشمرد. ( كلمة التقوي، ج2، ص294)
امام صادق (عليه السلام) فرمود: از گناه حقير و ريز، بپرهيز (سبك مشمار) كه آمرزيده نشود. عرض كردم : گناهان حقير چيست !؟ فرمود آن است كه : كسى گناه كند و بگويد خوشا به حال من اگر غير از اين گناه نداشتم . (مشكوة الانوار، ص273)
سوم. اظهار خوشحالى هنگام گناه:
لذت بردن از گناه و شادمانى هنگام انجام گناه ، از امورى است كه گناه را بزرگ مى كند و موجب كيفر بيشتر مى شود. در اينجا به چند روايت توجه كنيد:
اميرمؤ منان على (عليه السلام) فرمود: بدترين بدها كسى است كه به انجام بدى خوشحال گردد. ( عيون الحكم و المواعظ، ص294)[2]
و نيز فرمود: كسى كه از انجام گناه ، لذت ببرد خداوند ذلّت را به جاى آن لذّت به او مى رساند. (عيون الحكم والمواعظ، ص436)[3]
امام سجاد (عليه السلام) فرمود: از شاد شدن هنگام گناه بپرهيز، كه اين شادى بزرگتر از انجام خود گناه است . ( بحارالانوار، ج75، ص159) و نيز فرمود: عذاب دردناك گناه شيرينى آن را تباه مى سازد.[4]
چهارم. گناه از روى طغيان :
يكى ديگر از امورى كه موجب تبديل گناه كوچك به گناه بزرگ مى شود، طغيان و سركشى در انجام گناه است ؛در قرآن كريم مي خوانيم: و اما آنها كه طغيان كردند و زندگى دنيا را مقدم شمردند، بى گمان جايگاهشان دوزخ است.[5]
پنجم. مغرور شدن به مهلت الهى:
ديگر از امورى كه گناه كوچك را به گناه بزرگ تبديل مى كند، آن است كه گنهكار مهلت خدا و مجازات نكردن سريع او را دليل رضايت خدا بداند و يا خود را محبوب خدا بداند.
گناهكاران در دل مى گويند: چرا خدواند مارا به خاطر گناهانمان عذاب نمى كند؟ جهنم براى آنها كافى است ، وارد آن مى شوند و بد جايگاهى است .
وعده عذاب جهنم براى چنين افرادى ، دليل آن است كه گناه افرادى كه مغرور به عدم مجازات سريع خداوند هستند، گناه كبيره است . (مجادله، 8)
ششم. تجاهر به گناه:
آشكار نمودن گناه نيز، گناه صغيره را تبديل به گناه كبيره مى كند، شايد از اين نظر كه آشكار نمودن گناه حاكى از تجرّى و بى باكى بيشتر گنهكار است ، و موجب آلوده كردن جامعه ، و عادى نمودن گناه مى گردد.
اميرمؤ منان على (عليه السلام) فرمود: از آشكار نمودن گناهان بپرهيز، كه آن از سخت ترين گناهان است. (عيون الحكم والمواعظ، ص95) و حضرت رضا (عليه السلام) فرمود: پاداش پنهان كننده كردار نيك ، معادل هفتار كار نيك است ، و آشكار كننده گناه ، خوار مى باشد. (بحارالانوار، ج67، ص251)
هفتم. گناه شخصيت ها:
گناه آنان كه در جامعه ، داراى موقعيت خاص هستند، با گناه ديگران يكسان نيست ، و چه بسا گناه صغيره آنها، حكم گناه كبيره را داشته باشد، زيرا گناه آنها داراى دو بعد است : بعد فردى و بعد اجتماعى
گناه شخصيت ها و بزرگان از نظر بعد اجتماعى مى تواند زمينه ى اغوا و انحراف جامعه و موجب سستى دين مردم شود. بر همين اساس ، حساب خداوند با بزرگان و شخصيت ها، غير از حساب او با ديگران است .
گناه بزرگان از ديدگاه قرآن:
در سوره حاقهّ در باره عالمان بدعت گذار مى خوانيم و اگر او (پيامبر) سخن دروغ بر ما مى بست ، ما او را با قدرت مى گرفتيم ، سپس شاهرگش را قطع مى كرديم ، و احدى از شما نمى توانست مانع شود و از او حمايت كند. (حاقهّ، 44 تا 48)
در قرآن افراد بدعت گذار و تحريف گر بسيارى مطرح شده اند اما خدا درباره ى هيچكدام از آنها اين گونه سخن نگفت كه : رگ گردنت را مى زنيم ، ولى به پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) به خاطر عصمت و مقام علم و آگاهيش چنين مى فرمايد، زيرا او شخص بزرگى است كه گناهش نيز بسيار بزرگ است .
بنابراين آنان كه داراى شخصيت علمى و دينى هستند و انتسابشان به دستگاه دين بيشتر است ، مسئوليت بيشترى دارند.
گناه بزرگان از ديدگاه روايات:
امام صادق عليه السلام در ضمن گفتارى فرمود: هفتاد گناه از جاهل ، بخشيده مى شود قبل از آنكه يك گناه از عالم ، بخشيده گردد. (بحارالانوار،ج75، ص193)
رسول اكرم (صلّى اللّه عليه و آله) در ضمن گفتارى فرمود: اگر عالمان دين و زمامداران ، فاسد شدند، مردم نيز فاسد مى شوند.
و در سخن ديگر فرمود: عوام امت من اصلاح نمى شوند مگر با اصلاح خواص امت من ! شخصى پرسيد: خواص امت چه كسانى هستند؟. فرمود: خواص امت من چهار دسته اند: 1 -زمامداران . 2 -دانشمندان . 3 - عابدان. 4- تاجران.
شخصى ديگر پرسيد: چگونه ؟ پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: زمامداران چوپانان مردمند، وقتى چوپان گرگ شود، گوسفندان چگونه بچرند؟ و علما طبيبان مردمند، وقتى طبيب بيمار باشد، بيماران را چه كسى درمان كند، بندگانِ عابد خداوند راهنماى مردمند، اگر راهنما گمراه شد، چه كسى راه رونده را هدايت مى كند؟ و تاجران امين مردمند، وقتى كه امين خيانت كرد، به چه كسى بايد اطمينان نمود؟
بنابراين گناه مسئولين ، چهره ها، علما، نهادها، نويسندگان ، بزرگان و سادات بيشتر به حساب مى آيد.
[1] . اياك و الاصرار فانه من اكبر الكبائر و اعظم الجرائم.
[2] . شر الاشرار من تبهّج بالشر.
[3] . مَن تَلذّذ بمعاصِى الله ذُل.
[4] . حلاوة المعصية يفسدها اليم العقوبة.
[5] . امّا مَن طَغى وَ اثَر الحَياة الدّنيا فَاِنّ الجَحِيمَ هِىَ المَاءوى.
سيد مصطفي علم خواه
نظرات شما عزیزان: